حق طبیعی زنان و حقوق زن در اسلام
حق طبیعی زنان و حقوق زن در اسلام
اسلام چیزهایى را به عنوان حق زن دانسته و چیزهایى را حق او ندانسته، وى را از آن محروم کرده است، که هیچکدام با ماهیت زن سازگار نیست. مثلاً گرفتن دستمزد بابت کار در خانه را جزو حقوق زنان به حساب آورده است در حالى که زنان به طور طبیعى آن را جزء حقوق خود محسوب نمىکنند، تا به دنبال دستیابى آن باشند. اما از سوى دیگر اسلام زن را از چیزهایى مانند حق تحصیل، خروج از منزل منع کرده است. در حالى که تحصیل دانش، راه کسب کمال است، و رسیدن به کمال، حق طبیعى هر انسانى است و نمىتواند زن را از آن محروم و یا منوط به اجازه دیگران کرد.
در ابتدا گفتنى است برخى اهداف زندگى تنها با پیوند زناشویى به نتیجه صحیح مىرسد و انگیزه ازدواج بیشتر براساس آن شکل مىگیرد مانند پیوند عاطفى زن و مرد، ارضاى نیاز جنسى، تداوم نسل بشرى، لذت فرزنددارى، لذا آنچه دستیابى به این اهداف اساسى را مختل مىکند با ماهیت ازدواج ناسازگار است به همین جهت اگر اشتغال زن نیز بیش از حد نیاز یا ضرورت باشد و موجب عدم حضور زن در خانه شود از نظر اسلام مطلوب نیست. اما برخى کارها و نیازها وابستگى به ازدواج ندارند و براى افراد ازدواج کرده و ازدواج نکرده قابل دسترسى است مانند تحصیل و یا کارهاى آشپزى و… که جزء اهداف اساسى ازدواج نیست و توسط دیگران نیز قابل انجام است
اگرچه همکارى و تدبیر در اینگونه موارد به گرمى بیشتر کانون خانواده کمک مىکند اما هدف اصلى ازدواج نیست. در اسلام نیز به همکارى در اینگونه امور توصیه شده است اما به عنوان واجب براى زن به شمار نیاورده است.
الف. حق اشتغال
زن مانند مرد داراى ذوق، فکر، فهم، هوش و استعداد کار است، این استعدادها را خدا به او داده است و حکیمانه است که باید به ثمر برسد. از آنجا که هر استعداد طبیعى، دلیل یک حق طبیعى است، پس اشتغال زن حقى است که خداى متعال به آنان ارزانى داشته است و محروم ساختن او از این حق خلاف عدالت است. بازداشتن زن از کوششهایى که آفرینش به او امکان داده است، نه تنها ستم به زن است، بلکه خیانت به اجتماع نیز مىباشد، زیرا هر چیزى که سبب شود قواى طبیعى و خدادادى انسان معطل و بىاثر بماند به زیان اجتماع است.
اسلام هرگز نمىخواهد زن، بىکار و بىعار بنشیند و وجودى بىثمر بارآید. کار زن از نظر اسلام متعلق به خود اوست. زن اگر مایل باشد، کارى که در خانه
به وى واگذار شود مجاناً و تبرعاً انجام مىدهد و اگر نخواهد، مرد حق ندارد او را مجبور کند. حتى در شیر دادن به طفل با اینکه زن اولویت دارد، اولویت او موجب سقوط حق اجرت او نیست، فقط در صورتى که زن مبلغ بیشترى مطالبه کند مرد حق دارد طفل را به دایهاى که اجرت کمترى مىگیرد بسپارد.
کار زنان اختصاصى به حوزه درون خانه ندارد، بلکه زن مىتواند هر نوع کارى که فاسدکننده خانواده و مزاحم حقوق ناشى از ازدواج نباشد براى خود انتخاب کند و درآمدش هم منحصراً به خود او تعلّق دارد.
ناگفته نماند که موضوع بحث ما این نیست که آیا زن در درجه اول باید به وظایف خانوادگى بپردازد یا نه؟ بدون تردید ما طرفدار این هستیم که وظیفه اول زن، مادرى و خانهدارى است؛ بلکه مقصود ما این است که لزومى ندارد زن الزاماً به درون خانه رانده شود و پردهنشین باشد.
ب. کسب اجازه زن براى خروج از منزل و حق اشتغال
یکى از ایرادهایى که بر نظام حقوقى زن در اسلام مىگیرند وجود محدودیتهایى براى زن در اصل حضور در جامعه و یا نحوه حضور است. اینکه زن براى خروج از منزل نیاز به اجازه شوهر داشته باشد، با آزادى طبیعى و حیثیت انسانى و حقوق خدادادى زن منافات دارد. مىگویند چگونه ممکن است براى زن حق اشتغال و استقلال اقتصادى قایل شد، با وجود آن این محدودیتها را قابل توجیه دانست؟
پاسخ آن است که صِرف بیرون رفتن زن از خانه یا خرید و فروش توسط زن در فروشگاه اگرچه فروشنده یا خریدار مرد باشد و یا شرکت کردن زن در مجالس و اجتماعات، حرام و ممنوع نیست، چنانکه در مساجد و مجالس مذهبى و پاى منبرها شرکت مىکنند. چه کسى گفته که تحصیل زن، فن و هنرآموزى زن و شکوفایى استعدادهایى که خداوند در وجود او نهاده، حرام است؟!
ج. حق فعالیتهاى فرهنگى، اجتماعى و سیاسى
- مدیر
- اکتبر 11, 2018
- 7 بازدید