رخدادهای قیامت
رخدادهای قیامت
زنده شدن انسانها
قرآن مجید در آیات زیادی، چگونگی زندهشدن انسان در روز قیامت را بیان کرده است. در آیه ۶۸ سوره زمر بیان میکند که با یک بار دمیده شدن در صور اسرافیل، تمام بندگان میمیرند مگر کسانی که خدا بخواهد. آنگاه، بار دیگر در صور دمیده میشود و ناگهان همگی برخاسته و در انتظار محاسبه میمانند.
وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ ینْظُرُون (ترجمه: در صور که دمیده شود، آسمانیان و زمینیان بیهوش میشوند مگر آنها که خدا بخواهد و چون بار دیگر در آن دمیده شود ناگهان به پا خیزند و درنگرند.)[ الزمر–۶۸.]
مهمترین کار در قیامت، بررسی اعمال بندگان و محاسبه آنها است. این بررسی بر اساس قوانینی است که در قالب آموزههای اعتقادی و عملی(احکام) توسط پیامبران به مردم ابلاغ شده است. هر کسی مسئول عملکرد خود است و هیچ کس، نمیتواند بار گناه کسی را به دوش بکشد و به هیچ کس ظلمی نخواهد شد.
یک سری امور در حسابرسی اعمال مطرح است که عبارتاند از:
- سوالهای قیامت: در قیامت از چند چیز سؤال میشود که قرآن به برخی از آنها اشاره کرده است:
-
- نعمتهای مادی و معنوی خداوند
- از مجرمان درباره گناهان اعتقادی، عملی و اخلاقی؛
- از مشرکان درباره رفتارشان با پیامبران
- در مورد دختران زنده به گور شده
- در مورد عُمر
- در مورد مال
- در مورد اعمال و رفتار
- در مورد محبت اهل بیت
پیامبر اکرم در این زمینه میفرماید:
-
- در قیامت هیچ بندهای قدم از قدم بر نمیدارد تا از چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه راهی تمام کرده؟ و از مالش که از کجا جمعآوری نموده و در چه راه مصرف کرده است؟ و از عملش که چه کاری انجام داده؟ و از محبت ما اهل بیت!
- اعمال نیک غیر مسلمانان: اعمال افرادی که به خداو آخرت ایمان دارند و با انگیزه تقرب و نزدیکی به خداوند آنرا انجام دادهاند، مورد قبول قرار میگیرد و ثواب و پاداش به آن عطا میشود. اما غیر مسلمانانی که به خدا و آخرت ایمان دارند و عمل خیری را به قصد تقرب انجام میدهند، در صورتی که در ایمان نیاوردن تقصیری نداشته باشند، از اعمال خیر خود که ربطی به ایمان ندارد، بهرهمند میشوند. ولی اگر در ایمان نیاوردند تقصیر داشته باشند؛ یعنی با اسلام و آموزههای آن آشنا بوده ولی بدون دلیل و تنها به جهت تعصب و لجاجت از قبول آن سرباز زده باشد، تمام آن اعمال خیر به هدر خواهد رفت.
- وضعیت مستضعفان: منظور از مستضعفان، افرادی هستند که از نظر فکری یا بدنی یا اقتصادی آن چنان ضعیفاند که قادر به شناسایی حق از باطل نشوند و یا اینکه با تشخیص عقیده صحیح، بر اثر ناتوانی جسمی یا ضعف مالی و یا محدودیتهایی که محیط بر آنها تحمیل کرده، قادر به انجام دادن وظایف خود به طور کامل نباشند و نتوانند مهاجرت کنند. به عنوان مثال، کسی که در سرزمینی قرار دارد که اکثریت آنان کافرند و قدرت به دست آنان است و عالم دینی هم وجود ندارد که معارف دین را به آنها برساند و یا محیط کفر و ترس اجازه نمیدهد به آن معارف عمل کنند و از سوی دیگر قدرت بیرون آمدن از آنجا و رفتن به محیط اسلام را هم ندارند و یا اینکه اصلًا به ذهنش خطور نکرده که دینِ حقّی وجود دارد. چنین کسانی، مشمول عفو و بخشش خداوند قرار میگیرند و به دوزخ نمیروند.
إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرّجَالِ وَالنّسَآءِ وَالْوِلْدَانِ لَایسْتَطِیعُونَ حِیلَهً وَلَا یهْتَدُونَ سَبِیلًا (ترجمه: مگر آن مردان و زنان و کودکان فرودستی که چارهجویی نتوانند و راهی نیابند.)[ نساء–۹۸.]
- وضعیت دیوانگان: دیوانگان نیز تا زمانی که در این دنیا عقل ندارند و توان تشخیص حق را ندارند، تکلیف ندارند و در آخرت مورد بازخواست قرار نخواهند گرفت، زیرا یکی از شرایط تکلیف، عقل است. امام صادق(ع) در روایتی بیان میکند:
-
- خداوند در قیامت در حساب بندگان بهاندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است، دقت و سختگیری میکند.
- وضعیت بچهها و خردسالان: کسانی که در کودکی و زمانی که هنوز توان تشخیص حق از باطل را نیافتهاند و پدر و مادرشان مسلمان بودهاند، به والدین خود ملحق شده و به بهشت میروند:
وَ الَّذینَ ءامَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذرّیتُهُمْ بإِیمن أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرّیتُهُمْ (ترجمه: و آنها که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنها ملحق میکنیم.)[ طور–۲۱.]
نحوه برخورد خداوند با فرزندانی که والدین آنها کافر هستند، مشخص نیست، هرچند به اعتقاد شیعیان و بر اساس آیات قرآن کریم، قطعا عذاب نخواهند شد؛ زیرا عذاب در صورتی است که پیام خداوند به شخص رسیده باشد و او در حالی که به سن تکلیف رسیده و عقل دارد، با اختیار خود با دستور خداوند مخالفت کند. بنابراین، کسی که در کودکی از دنیا میرود، تکلیفی نداشته تا به جهنم برود.
از برخی آیات و روایات استفاده میشود که حیوانات نیز مانند انسانها در روز قیامت برانگیخته میشود و بهاندازه آگاهی و مسئولیتشان، حسابرسی میشوند. البته برخلاف انسانها که بعد از حسابرسی به بهشت یا جهنم میروند، حیوانات پس از حسابرسی و اجرای عدالت در حق آنها، دوباره میمیرند و خاک میشوند؛ یعنی اگر ستمی کرده باشند، در صحنه قیامت قصاص میشوند.
در حدیثی از ابوذر غفاری نقل شده روزی در محضر پیامبر بودند و در پیش روی آنان، دو بز به یکدیگر شاخ میزدند. حضرت از آنان پرسید: میدانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران گفتند: نه حضرت فرمود: اما خدا میداند و به زودی در میان آنها داوری خواهد کرد.
تمام اعمالی که هر انسان در طول زندگی خود انجام داده، در چیزی ثبت میشود که به نامه اعمال معروف است. این کتاب بهاندازهای دقیق و گویاست که کسی نمیتواند آن را انکار کند.
وَوُضِعَ الْکتَابُ فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیقُولُونَ یا وَیلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْکتَابِ لَا یغَادِرُ صَغِیرَهً وَلَا کبِیرَهً إِلَّا أَحْصَاهَا ۚ وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا ۗ وَلَا یظْلِمُ رَبُّک أَحَدًا (ترجمه: و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده میشود، آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک میبینی، و میگویند: «ای وای بر ما، این چه نامهای است که هیچ [کار] کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، جز اینکه همه را به حساب آورده است.» و آنچه را انجام دادهاند حاضر یابند، و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمیدارد.)[ الکهف–۴۹]
طبق آیات قرآن نامه اعمال افراد نیکوکار به دست راستشان داده میشود و نامه اعمال افراد بدکار به دست چپشان.
منظور از تجسم اعمال این است که آن چه انسان در این جهان انجام داده است، در جهان دیگر، به صورتی متناسب با آن جهان نمایان میشود. به عبارت دیگر: پاداشها وکیفرها، نعمتها و سختیها، واقعیت اعمالی است که انسان در دنیا انجام داده است و در زندگانی اخروی، حقیقت آن نمایان شده است. بر این اساس، عملی که انسان انجام میدهد دو صورت دارد. یک شکل دنیایی که ما آن را مشاهده میکنیم و یک صورت اخروی که هم اکنون نمایان نیست. در روز رستاخیز پس از تحولاتی که صورت میگیرد، واقعیت اخروی اعمال نمایان میشود شکل دنیای از بین میرود و باعث لذت و شادی صاحب عمل یا آزار و اندوه وی میگردد. بنابراین، بر اساس این دیدگاه، جزای اعمال هر انسانی عین اعمال او خواهد بود.
یوْمَ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ (ترجمه: روزی که هر انسانی هر کار نیکی که انجام داده است، نزد خود حاضر مییابد و هر کار بدی را که انجام داده است نیز، حاضر و آماده مییابد.)[ آل عمران–۳۰.]
در روز قیامت که انسانها برای حسابرسی اعمال و پاداش و جزای متناسب جمع میشوند، به غیر از نامه اعمال، گواهانی وجود دارند که شاهد اعمال ما بوده و در صحرای محشر شهادت میدهند. بر اساس متون دینی، اعمال ما شاهدانی دارد که عبارتند از:
- خداوند متعال
- پیامبران و به خصوص پیامبر اکرم(ص)
- امامان معصوم(ع)
- فرشتگان
- زمین
- اعضاو جوارح بدن
- زمان.
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیرَی اللَّهُ عَمَلَکمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی عالِمِ الْغَیبِ وَ الشَّهادَهِ فَینَبِّئُکمْ بِما کنْتُمْ تَعْمَلُونَ (ترجمه: بگو: «عمل کنید که خدا و رسولش و مؤمنان ناظر اعمال شما خواهند بود و به زودی به سوی کسی باز میگردید که دانای پنهان و آشکار است و شما را از کردارتان خبر میدهد.)[ توبه–۱۰۵.]
در روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصی سنجیده میشود، نه با وسیلهای شبیه ترازوهای دنیایی این سنجش نیز به معنای سنجیدن و مقایسه اعمال هر فرد با یک الگو و میزان است. بر اساس روایات، مراد از میزان، اعمال پیامبران، امامان و افراد صالح میباشند که در روز قیامت، اعمال بقیه بندگان با اعمال این بزرگان سنجیده و مقایسه میشود و به هر اندازه اعمال انسانها شباهت و نزدیکی به عقاید و ویژگیها و اعمال آنان داشته باشد میزان عملشان سنگینتر است.امام صادق(ع) در توضیح و بیان میزانهای قیامت فرموده است:
میزان سنجش در آن روز پیامبران و اوصیای آنها هستند. در روایتی دیگر، میزان قیامت را امیر مومنان و امامان بعد از ایشان معرفی کرده است.
در اصطلاح علم کلام، احباط به معنای آن است که گناه موجب از میان رفتن عبادات و ثواب شود. تکفیر نیز به معنای آن است که عباداتی که انسان انجام میدهد، گناهان قبلیاش را بپوشاند و از بین ببرد. بیشتر متکلمان معتزلی، طرفدار مسئله «احباط» و «تکفیر» هستند، ولی امامیه آنرا با ادله نقلی و عقلی باطل میداند.بر اساس دیدگاه شیعیان، انسان زمانی مستحق پاداش و یا مجازات میشود که با انجام کاری دیگر، اثر آنرا از بین نبرد. بنابراین، اگر مثلا انسان به فقیری کمک کرد اما بر او منت بگذارد، اثر این کار خوبش را از بین برده است. یا اگر کافر یا مشرک باشد ولی قبل از مرگ، ایمان بیاورد، او اثر این کفر خود را از بین برده است و به واسطه کفر قبلی، عذاب نمیشود. اما خود آن عمل خوب یا بد اولی از بین نمیرود بلکه تنها اثر آن است که از بین میرود.دلیل بطلان احباط و تکفیر در این است که هم از نظر عقلی، این کار مصداق ظلم است، علاوه بر اینکه، بر اساس آیات قرآن کریم، هیچ کار خیر و شر انسان از بین نمیرود، هرچند بهاندازه ذرهای باشد:
فَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیرًا یرَهُ وَ مَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یرَهُ (ترجمه: پس هر کس هم وزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند و هر کس هم وزن ذرّهای کار بد کرده آن را میبیند.)[ زلزال–۷-۸.]
بنابراین بر خلاف نظر معتزله، هیچ کار انسان از بین نمیرود و انسان در روز قیامت، تمام اعمال خود را به عینه میبیند، به خصوص بر اساس دیدگاه تجسم اعمال، آنچه به شخص نشان داده میشود خود اعمال اوست نه پرونده اعمالش.
بر اساس متون و منابع اسلامی، صراط، نام پلی است بر دوزخ و در مسیر بهشت که همه انسانها از روی آن عبور میکنند؛ افراد نیکوکار و درست کاران از آن به سرعت میگذرند و بدکاران از پل سقوط کرده و به جهنم سرازیر میشوند. در برخی روایات، سرعت عبور مردم از این پل وابسته به میزان ایمان، اخلاص و اعمال صالح آنان دانسته شده است. پیامبر اکرم(ص) در وصف این پل فرمود: بر دوزخ پلی است، باریکتر از مو و تیزتر از شمشیر!
در روایتی دیگر از آن حضرت نقل شده: در قیامت، هنگامی که صراط، روی جهنم قرار داده شود، تنها کسانی از آن عبور میکنند که اجازه داشته باشند و آن اجازه، ولایت علی بن ابیطالب باشد.
- مدیر
- اکتبر 23, 2018
- 3 بازدید